بشاگرد نام محلی است از گرمسیرات فارس میانه ،جنوب و مشرق شیراز؛درازای آن از مارز تا منوجان نزدیک به سی فرسخ ،پهنای آن از منوجان تا کوه شهری ده فرسخ محدود است . از جانب مشرق و شمال به گرمسیرات کرمان و بلوچستان و از مغرب به بلوک رودان و احمدی و نواحی بندرعباس و از جنوب باز به بلوچستان محدود است؛ آبادی این بلوک با این وسعت عرض و طول بسیار کم است.
برگرفته از کتاب جاسک در گذر زمان اثر احمد سایبانی
بشاگرد نام یکی از دهستان های نه گانه بخش کهنوج جیرفت است این دهستان در جنوب شهرستان جیرفت واقع شده و از شمال محدود است به کوه های مارز (MARZ)،از خاور به دهستان فتوج،از جنوب به دهستان جاسک و از باختر به دهستان سیریک.
برگرفته از کتاب جاسک در گذر زمان اثر احمد سایبانی
شهرستان بشاگرد | |
---|---|
اطلاعات کلی | |
کشور | ایران |
استان | هرمزگان |
سال شهرستان شدن | ۱۳۸۷ |
مردم | |
جمعیت | ۴۰،۰۰۷ نفر |
تعداد بخشها | |
مرکزی - گافر و پارومان - گوهران |
شهرستان بشاگرد یکی از شهرستانهای استان هرمزگان واقع در ایران است. شهرستان بشاگرد در سال ۱۳۸۷ تاسیس شده است. مرکز این شهرستان، شهر سردشت است. محدوده بشاگرد پیشتر بخشی از شهرستان جاسک در استان هرمزگان ایران بود؛ که در سال ۱۳۸۷ به شهرستان ارتقاء یافت.
جمعیت شهرستان بشاگرد طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰، برابر با ۴۰،۰۰۷ نفر بودهاست.
شهرستان بشاگرد شامل ۳ بخش و ۶ دهستان و دو شهر، به نامهای زیر است:
شهرها: -
شهرها: گوهران
بشاگرد بیش از ۲۷۰ روستا و آبادی دارد و اکو سیستم کوهستانی آن شرایط زیست گونههای مختلف گیاهی و جانوری را فراهم نموده است. خرس، پلنگ، بز کوهی، کفتار، گراز، گربه وحشی و انواع پرندگان در کوههای بشاگرد یافت میشود. سیر و سیب بشاگرد کیفیت بسیار بالایی دارد و میوههای سرد سیری هلو، انار، انگور و غیره در بشاگرد کشت میشود. بشاگرد منطقهای است وسیع در عرضِ جغرافیایی ۲۶ درجه و ۴۵ دقیقه و طول جغرافیاییِ ۵۷ درجه و ۵۴ دقیقه محصور بینِ استانهای هرمزگان و کرمان و سیستان و بلوچستان. آب و هوای گرم. تپهماهورهای آبرفتی. پوششِ گیاهیِ فقیر. بیش از هشتاد هزار نفر جمعیت که در این منطقه پراکنده شدهاند.
دیارعشق این براهنگ نیکو زمین
خطه ای است ازملک ایران زمین
دیاری است میان یک سلسله کوه
پراززیبایی وفروشکوه
برای حفظ این دیار
مردماش چو کوه امیرکوه استوار
دست دردست هم داده اند شده اند یار
ازآن حفاظت میکنند صدف وار
براهنگ لؤلؤاین صدف است
حفظ آن تنهاهدف است
براهنگ سرزمینی است خوب وقشنگ
بامردمانی یک دل ویک رنگ
که نیست توش رنگ وریا
دل مردماش نیست سیا
سرزمینی که ساخته شده
دیواراش ازمهربونی
توخونه هاش همزبونی
توایواناش لطف وصفا
توکوچه هاش مهرووفا
مردمش فراتر از فرشته ها
انسانیت توده ما
توسرزمین قصه مان
محسوب میشه شرط اول
توسرزمینش نداره جا
کیدومکروحقه ودغل
یه سرزمین یه دسته گل
گل لاله گل سنبل
میشه شنیدروی گلاش
نغمه قمری نغمه بلبل
یک سرزمین خوب سرشت
قطعه ای ازخاک بهشت
لباس مردمش حیا
خونه هاشون شلوغ
پرازبر و بیا
بارون چشاشون اسیدی نیست
تو این سرزمین پلیدی نیست
دل مردمش بدون زنگ
بادود گناه نشده رنگ
شیطون ازاین سرزمین
دور هزاران فرسنگ
سرزمینی که صلح صفا
مهر و وفا
همدلی وهمزبونی
نمایانند تو کردار وتو رفتار
توی گفت وگفتار
یه سرزمین که مادیات
پول وطلا وبادیات
تو فکرمردمش نیاد
سرزمینی که مردمش یه پیکرند
پیروراه حیدرند
مطیع امررهبرند
حرفاش رو با دل وجان میخرند
یه سرزمین یه میخانه
توش حدیث پیمانه
راه نداره توش بیگانه
ایناحقیقته نه افسانه
ای سرزمین من ای نوردیده
(رهگذر) این این شخص دل رمیده
تورابه همدمی برگزیده
ازبرگ گلت چیده
ازجام می ات سرکشیده
ای سرزمین من ای تاج سرم
درسفرو در حضرم
درشام وسحرم
ازت باخبرم
ازعشقت غوطه ورم
هرگزازت دل نبرم
چه خوش رنگ وقشنگ است این بنایش
خداوندانگه دارازفنایش
بکن حفظ رهگذر را هم برایش
که باشدیاورملک وسرایش
علی زارعی(رهگذر)